تسبیح گفتن
[تَ گُ تَ] (مص مرکب)تأویب. عبادت خدا. نام خدا را به پاکی بر زبان آوردن :
یارب بدست او که قمر زد دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا.سعدی.
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.
یارب بدست او که قمر زد دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا.سعدی.
و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.