تسالم
                                    [تَ لُ] (ع مص) با یکدیگر صلح کردن. (زوزنی) (از منتهی الارب) (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). توافق. (المنجد). تصالح. (متن اللغه) (اقرب الموارد) (المنجد): تَساَلَما؛ تصالحا. «هو لایتسالم خیلاه»؛ او سخن راست نمیگوید که شنیده شود از وی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). || با هم رفتن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد): و اذا تَساَلَمتَ الخیل تسایرت لایهیج بعضها بعضاً. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد).                                
                                                                درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول 
                                                 
                 
                 
                 
                 
                 
  
 
