تریش
[تَیْ یُ] (ع مص) به نیکی رسیدن و بدنبال آن، اثر آن بروی دیده شدن. (از اقرب الموارد). ارتیاش. (اقرب الموارد). رجوع به همین کلمه شود. || ابوالفتوح در تفسیر خود کلمهء «ریشا» را به نقل از عبدالله عباس، مجاهد و ضحاک و سدی به مال(1) تفسیر کرده و اضافه میکند: یقول اعرب، تریش الرجل اذا تمول. (تفسیر ابوالفتوح چ2 ج 4 ص356).
(1) - ریش در عربی بمعنی مال است و تریش بمعنی تمول. شباهت آن با کلمهء Reiche آلمانی که اصل کلمهء Richesse, Riche فرانسوی است غریب است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
(1) - ریش در عربی بمعنی مال است و تریش بمعنی تمول. شباهت آن با کلمهء Reiche آلمانی که اصل کلمهء Richesse, Riche فرانسوی است غریب است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).