ترنجیدن

معنی ترنجیدن
[تُ رُ / تَ رَ دَ] (مص) از ترنج(1)+یدن، پسوند مصدری. (حاشیهء برهان چ معین). سخت درهم کشیده و کوفته شدن و چین بهم رسانیدن. (برهان) (ناظم الاطباء). بمعنی سخت و درهم کشیدن و تنگ گرفتن و کوفته شدن و چین بهم رسانیدن. (انجمن آرا) (آنندراج). انقباض. درهم آمدن. فراهم فشرده شدن. تنخیدن :
جان ترنجید از غم هجران مرا
از نسیم وصل کن درمان مرا.ابوالعباس.
ترنجیده رویش بسان ترنج
دراز است و باریک قد چون ترنج.طیان.
بتنجید عذرا چو مردان جنگ
ترنجید بر بارگی تنگ تنگ(2)
عنصری (از لغت فرس اسدی، چ اقبال ص69).
لختی بترنج از قبل دینت(3) میان سخت
از بهر تن ای(4) سست میان چند ترنجی.
ناصرخسرو.
شده برآتش پیکار گوشت پخته و تف
ولیک باز ترنجیده پوست بر تن خام.
مسعودسعد.
سیب بگفت ای ترنج از چه ترنجیده ای
گفت من از چشم بد می نشوم خود جدا.
مولوی (از فرهنگ جهانگیری).
و رجوع به ترنجیدن شود. || درشت گردیدن. (برهان) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از آنندراج). و رجوع به ترنجیده و ترنج شود.
(1) - در هم فشرده.
(2) - رجوع به ترنجیده شود.
(3) - ن ل: جانت.
(4) - ن ل: این.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.