ترطیب
[تَ] (ع مص) تر کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تر کردن جامه را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تر کردن و تری در مزاج آوردن. (غیاث اللغات) (از آنندراج). و من المجاز: و ما رطب لسانی بذکرک الا ما بللتنی به من برک. (اقرب الموارد). || رُطَب دادن. (تاج المصادر بیهقی). رطب خورانیدن قوم را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || رطب گردیدن بُسر. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.