تردماغ شدن
[تَ دَ شُ دَ] (مص مرکب)سرخوش و پرنشاط شدن. خرم و خوشدل گشتن :
ز فواره نی در کف آورده باغ
که از نغمهء او شود تردماغ.
ملاطغرا (از آنندراج و بهار عجم).
رجوع به تردماغ شود.
ز فواره نی در کف آورده باغ
که از نغمهء او شود تردماغ.
ملاطغرا (از آنندراج و بهار عجم).
رجوع به تردماغ شود.