ترجمان شدن
[تَ جُ شُ دَ] (مص مرکب) مقرر شدن. مفسر شدن. شارح شدن. بیان کننده شدن :
جهان چو مادر گنگ است خلق را و تو باز
بپند و حکمت از این گنگ ترجمان شده ای.
ناصرخسرو.
جهان چو مادر گنگ است خلق را و تو باز
بپند و حکمت از این گنگ ترجمان شده ای.
ناصرخسرو.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول