تراشیدن

معنی تراشیدن
[تَ دَ] (مص) ستردن موی و جز آن. (ناظم الاطباء). از تراش + یدن (مصدری)، پهلوی «تاشیتن»(1)... سغدی «تش»(2) (بریدن)... گورانی «تاشن»(3)، گیلکی «بتاشتن»(4)، طبری «بتاشیین»(5). ستردن موی و جز آن. (حاشیهء برهان چ معین) :
ز شوخی و مردم خراشیدنش
فرج دید در سر تراشیدنش.(بوستان).
|| رندیدن. (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر). رنده کردن. (حاشیهء برهان چ معین). خراشیدن. خراطی کردن. (ناظم الاطباء) :
تیر را تا نتراشی نشود راست همی
سرو را تا که نپیرائی والا نشود.منوچهری.
|| با آلتی از روی جسمی جزءجزء برگرفتن چنانکه با رنده از روی چوب یا با کمچه از روی خیار و هندوانه و جز آنها. (یادداشت بخط مؤلف) :
از زمی این پشتهء گل برتراش
قالب یک خشت زمین گو مباش.نظامی.
همه در بند کار خویش باشند
همه در کار خون دل تراشند.نظامی.
|| حک کردن. (حاشیهء برهان چ معین) (ناظم الاطباء). || محو کردن. (ناظم الاطباء). ستردن چنانکه گِل خشک شده را از جامه با کاردی یا تختهء لبه تیز. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
چو گاو ریخن آلوده، طبع او در شعر
همی تراشد آلایش از سرین و سُرو.
سوزنی.
|| درست کردن. (ناظم الاطباء) :
کمال، وصف میانش اگر کنی تحریر
قلم بباید باریکتر تراشیدن.کمال خجندی.
|| ساختن و ایجاد کردن. (آنندراج). با آلتی بصورت مقصود درآوردن جسمی را چنانکه خراط قلیان را و بت گر و بت تراش بت را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
تراشید تابوتش از عود خام
بدو بر زده بند زرین ستام.فردوسی.
در حال نجاری طلب کرد تا صندوق بتراشد. (قصص ص90).
ز چوب خشک خوبان می تراشند آشنا قدسی
مگر چون زلفشان از شانه هر سو محرمی دارد.
(از آنندراج).
از سخن حاصل او آینه سان دست تهی است
ساده لوحی که تراشد سخن از روی سخن.
محسن تأثیر (از آنندراج).
|| جعل کردن و برساختن. ایجاد کردن و به تصنع ساختن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- بهانه تراشیدن؛ ایجاد کردن دلیل و علتی که نبوده است.
- دروغ تراشیدن؛ ساختن و جعل کردن خبری.
- سخن تراشیدن؛ صاحب انجمن آرا آرد: و سخنگوئی و شاعری را نیز سخن تراشی گویند چنانکه خاقانی گفته:
ختم است برغم چند تاشی
بر خاقانی سخن تراشی.
- انتهی.
رجوع به تراش (ترکیب سخن تراش) شود.
- سرخر تراشیدن؛ بحیلت کسی را موجب زحمت و از کار بازداشتن کسی دیگر کردن. ایجاد مزاحم کردن برای کسی.
- مدعی تراشیدن؛ بحیله ایجاد کردن مدعی برای کسی.
(1) - tashitan.
(2) - tash.
(3) - tashin.
(4) - ba - tashtan.
(5) - ba - ashiyan (?).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.