تراز

معنی تراز
[تَ] (نف مرخم) مخفف ترازنده. زیبا و نیکو کننده. زینت و جمال دهنده. سازنده و کارساز :
هیچ شه را چنین وزیر نبود
مملکت دار و کار ملک تراز.فرخی.
-درع تراز؛ سازندهء درع و جوشن :
ز چین زلف مه نیکوان چین و تراز(1)
همیشه سلسله ساز است باد و درع تراز.
قطران (از انجمن آرا).
- سپاه تراز؛ سپاهسالار. نگهدارنده و سازمان دهندهء سپاه. فرمانده سپاه و لشکر :
ندیده هیچ حصاری چو تو حصارگشای
ندیده هیچ سپاهی چو تو سپاه تراز.قطران.
-نقش تراز؛ سازندهء نقش و نگار. نقاش :
چو آهوان ختن آن چراست مشک فشان
چو بت گران تراز(2) این چراست نقش تراز؟
قطران (از انجمن آرا).
(1) - رجوع به تراز (اِخ) شود.
(2) - رجوع به تراز (اِخ) شود.
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.