تراب
[تِ] (ع اِ) بن دست گوسپند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). منه حدیث علی علیه السلام: لئن ولیت بنی امیه لانفضهم القصاب التراب الوذمه. (منتهی الارب). || آن یا جمع تَرْب بالفتح است مخفف تَرَب یا صواب الوذام التربه است و آن وذام (روده و شکنبه ها) است که بخاک افتاده باشد. (منتهی الارب).