تدبیس
[تَ] (ع مص) پوشیدن چیزی را و پوشیده شدن، لازم و متعدی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مخفی شدن و مخفی کردن. (از المنجد). || موزهء خود را زدن بر چیزی تا آواز برآید از آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شدت یافتن شیرینی انگور چنانکه همانند عسل گردد. || دِبس. شیره شدن عصیر جوشیده. || شیره ساختن مرد عصیر را. (از المنجد).