تداکؤ
[تَ کُءْ] (ع مص) گردآمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ازدحام. (تاج العروس). || زحمت دادن. || راندن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تدافع. (تاج العروس) :
و قربوا کلَّ صِهْمیم مناکبه
اذا تداکأ منهُ دفعه شنفا.
ابن مقبل (از تاج العروس).
و قربوا کلَّ صِهْمیم مناکبه
اذا تداکأ منهُ دفعه شنفا.
ابن مقبل (از تاج العروس).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول