تخم
[تَ مَ] (اوستایی، ص) در فرس هخامنشی و گات ها و سایر قسمتهای اوستا بمعنی دلیر و پهلوان است. این کلمه به این معنی خود جداگانه مکرراً در اوستا استعمال شده است. در پهلوی و فارسی تهم شده... یکی از سرداران داریوش بزرگ که در کتیبهء بیستون از او اسم برده شده موسوم بوده به تخم سپاد، یعنی دارندهء سپاه دلیر. در تفسیر پهلوی اوستا تخم به تگ ترجمه شده است. (یشتها ج 2 ص 139). رجوع به تخمسپاد شود.