ابوالقاسم
[اَ بُلْ سِ] (اِخ) احمدبن الحسن المیمندی. شمس الکفات وزیر محمودبن سبکتکین. رجوع به احمد... شود:
خواجه بوالقاسم عمید سید آن کز نعت او
شعرهای عنصری پر لؤلؤ و مرجان شود.
عنصری.
صاحب سید تاج وزرا شمس کفات
خواجه بوالقاسم دستور خداوند جهان.
فرخی.
کدخدای ملک مشرق و سلطان بزرگ
صاحب سید ابوالقاسم خورشید زمان.
فرخی.
صاحب سید ابوالقاسم خورشید کفات
آن امام همه احرار بفضل و بهنر.فرخی.
شمس الکفات صاحب سید وزیر شاه
بوالقاسم احمد حسن آن حرّ حق گذار.فرخی.
صاحب سید آفتاب کفات
خواجه بوالقاسم احمدبن حسن.فرخی.
دستور ملک صاحب ابوالقاسم احمد
آن حمد و ثنا را به دل و دیده خریدار.
فرخی.
صاحب سید احمد آنکه ملوک
نام او را همی برند نماز.فرخی.
سپهر هنر خواجهء نامور
وزیر جلیل احمدبن الحسن.فرخی.
گفتم که نام خواجه و نام پدرش چیست
گفتا یکی خجسته پی احمد یکی حسن.
فرخی.
جلیل صاحب ابوالقاسم آنکه خامهء اوست
بهم کنندهء گنج امیر و پشت سپاه.فرخی.
خواجه یْ بزرگ شمس کفات احمد حسن
کاحسان او و نعمت او دستگیر ماست.
فرخی.
وزیر ملک صاحب سید احمد
که دولت بدو داد فرمانروائی
ایا مصطفی سیرت و مرتضی دل
که همنام و هم کنیت مصطفائی.فرخی.
خواجه بوالقاسم عمید سید آن کز نعت او
شعرهای عنصری پر لؤلؤ و مرجان شود.
عنصری.
صاحب سید تاج وزرا شمس کفات
خواجه بوالقاسم دستور خداوند جهان.
فرخی.
کدخدای ملک مشرق و سلطان بزرگ
صاحب سید ابوالقاسم خورشید زمان.
فرخی.
صاحب سید ابوالقاسم خورشید کفات
آن امام همه احرار بفضل و بهنر.فرخی.
شمس الکفات صاحب سید وزیر شاه
بوالقاسم احمد حسن آن حرّ حق گذار.فرخی.
صاحب سید آفتاب کفات
خواجه بوالقاسم احمدبن حسن.فرخی.
دستور ملک صاحب ابوالقاسم احمد
آن حمد و ثنا را به دل و دیده خریدار.
فرخی.
صاحب سید احمد آنکه ملوک
نام او را همی برند نماز.فرخی.
سپهر هنر خواجهء نامور
وزیر جلیل احمدبن الحسن.فرخی.
گفتم که نام خواجه و نام پدرش چیست
گفتا یکی خجسته پی احمد یکی حسن.
فرخی.
جلیل صاحب ابوالقاسم آنکه خامهء اوست
بهم کنندهء گنج امیر و پشت سپاه.فرخی.
خواجه یْ بزرگ شمس کفات احمد حسن
کاحسان او و نعمت او دستگیر ماست.
فرخی.
وزیر ملک صاحب سید احمد
که دولت بدو داد فرمانروائی
ایا مصطفی سیرت و مرتضی دل
که همنام و هم کنیت مصطفائی.فرخی.