تحمیض
[تَ] (ع مص) اندک کردن از چیز است. (شرح قاموس). اندک کردن چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء): حمض لنا فی القری؛ ای اقل منه. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (المنجد). || تفخیذ در جماع. (منتهی الارب). هم زانو شدن در جماع. (آنندراج) (ناظم الاطباء). || خوردن شتران از علف شور و تلخ. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (المنجد). || حمض چرانیدن فلان، شتران را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || تلخ و شور قرار دادن چیزی را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (المنجد). تلخ و شور گردانیدن چیزی. || تلخ و شور شدن چیزی. (اقرب الموارد) (المنجد). || خوشمزگی. مزاح. بیان کلمه ای و قصد معنی زشتی از آن کردن. رجوع به شرح حال احمدبن حسین بدیع الزمان همدانی شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول