تحلیلی
[تَ] (ص نسبی) منسوب به تحلیل. انتزاعی. مجرد، چون هندسهء تحلیلی، احکام تحلیلی.
- احکام تحلیلی؛ اصطلاحی است در تقسیم تصدیقات منسوب به کانت و بر طبق این تقسیم احکام بر دو گونه خواهند بود: تحلیلی و ترکیبی. احکام ترکیبی(1) آنهایی هستند که در آنها محکومٌبه بطور ضمنی در محکوم علیه موجود است. مثال: تمام اشعهء دایره با هم مساوی هستند. مثال دیگر: جسم دارای سه بعد است. (از روانشناسی تربیتی تألیف علی اکبر سیاسی صص240 - 241).
- هندسهء تحلیلی؛ اساس این هندسه بر مبنای مطالعهء هندسی بوسیلهء روشهای جبری قرار دارد که آنرا آنالیز گویند و این گونه تحقیق عبارت از تعیین نقطه و اشکال هندسی و منحنیهای گوناگون بوسیلهء اعداد جبری و دستگاه مختصات است. و رجوع به دایره المعارف وان نوسترانس ص86 شود.
(1) - Jugements analytiques.
- احکام تحلیلی؛ اصطلاحی است در تقسیم تصدیقات منسوب به کانت و بر طبق این تقسیم احکام بر دو گونه خواهند بود: تحلیلی و ترکیبی. احکام ترکیبی(1) آنهایی هستند که در آنها محکومٌبه بطور ضمنی در محکوم علیه موجود است. مثال: تمام اشعهء دایره با هم مساوی هستند. مثال دیگر: جسم دارای سه بعد است. (از روانشناسی تربیتی تألیف علی اکبر سیاسی صص240 - 241).
- هندسهء تحلیلی؛ اساس این هندسه بر مبنای مطالعهء هندسی بوسیلهء روشهای جبری قرار دارد که آنرا آنالیز گویند و این گونه تحقیق عبارت از تعیین نقطه و اشکال هندسی و منحنیهای گوناگون بوسیلهء اعداد جبری و دستگاه مختصات است. و رجوع به دایره المعارف وان نوسترانس ص86 شود.
(1) - Jugements analytiques.