تجنیح
[تَ] (ع مص) میل دادن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || اعتماد کردن بر دو کف دست و استاده و گشاده داشتن هر دو بازو در سجده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || قرار دادن مر او را بالی. || نسبت دادن کسی را به گناه. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).