تجلیه
[تَ یَ] (ع مص) (از: «ج ل ی») آشکارکردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط): ان الله یجلی الساعه؛ ای یظهرها. (اقرب الموارد). خداوند آشکار می کند قیامت را. (ناظم الاطباء). || پیشی گرفتن در حلبه. (اقرب الموارد).