تبیغ
[تَ بَیْ یُ] (ع مص) تبیغ امر بر کسی؛ شوریده شدن کار بر وی. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || تبیغ دم؛ در هیجان آمدن خون. (قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و غلبه کردن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). فی الحدیث: علیکم بالحجامه لایتبیغ الدم باحدکم فیقتله. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). فشار خون غلبهء دم. دمش خون. || تبیغ ماء؛ جوش زدن آب در چشمه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || تبیغ لبن بسیار شدن شیر. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول