تبوئه
[تَ وِ ءَ] (ع مص) کسی را بجائی فرود آوردن. (از تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). جای دادن. (ترجمان علامهء جرجانی). جای دادن زن در خانهء خالی. (تعریفات). || نیزه سوی کسی راست کردن. (تاج المصادر بیهقی). راست کردن نیزه بسوی کسی. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).