تبرغص
[تَ بَ غُ] (ع مص) اضطراب داشتن و لرزان شدن. (ناظم الاطباء).(1)
(1) - این لغت در اقرب الموارد و قطر المحیط و تاج العروس و منتهی الارب دیده نشد. و ظاهراً تصحیفی از تبعرص و تبرعص است. رجوع به این دو کلمه در همین لغت نامه شود.
(1) - این لغت در اقرب الموارد و قطر المحیط و تاج العروس و منتهی الارب دیده نشد. و ظاهراً تصحیفی از تبعرص و تبرعص است. رجوع به این دو کلمه در همین لغت نامه شود.