تبرئه
[تَ رِ ءَ] (ع مص) پاک گردانیدن کسی را از چیزی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رفع شبهه کردن از کسی و درست داشتن برائت او. || بیزار کردن کسی را از چیزی. (اقرب الموارد). بیزار کردن. (دهار) (ترجمان علامهء جرجانی). بیزار ساختن از چیزی. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء).