تبایع
[تَ یُ] (ع مص) (از «ب ی ع») با یکدیگر خرید و فروخت کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). با همدیگر بیع کردن. (آنندراج) (از ترجمان علامهء جرجانی) : وقتی در زمان صاحب عباد رحمه الله تبایعی واقع شد بر صندوقی از جملهء صندوقهایی چند که مانند دکانها ترصیف و نصب کرده بودند. (ترجمهء محاسن اصفهان ص 54). ||بیعت نمودن. (منتهی الارب). بیعت کردن. (آنندراج) (ناظم الاطباء).