تا کردن
[کَ دَ] (مص مرکب) دولا کردن. خمانیدن. دوتو یا چندتو کردن. خم کردن. مایل کردن. تاکردن جامه، قالی، لحاف و جز آن؛ به چندلا کردن آن: جامه ها را تا کرد. از بسیاری ورم، زانوها را نمیتوانم تا کرد. رجوع به «تا» شود. ||رفتار. سلوک. معامله: خوب تا کردن با کسی یا بد تا کردن با کسی؛ با او حسن معامله یا سوء معامله داشتن.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول