تازه اندیشه
[زَ / زِ اَ شَ / شِ] (اِ مرکب)اندیشهء تازه. اندیشهء نو :
فرخزاد گفت و سپهبد شنید
یکی تازه اندیشه آمد پدید.فردوسی.
رجوع به تازه شود.
فرخزاد گفت و سپهبد شنید
یکی تازه اندیشه آمد پدید.فردوسی.
رجوع به تازه شود.