تاج الدین
[جُدْ دی] (اِخ) طغان. جوینی از تاریخ جهانگشا در ترجمهء احوال سلطان محمد خوارزمشاه آرد:... چون بری رسید ناگاه از دیگر جانب یزک خراسان که به حقیقت رنج دل بودند در رسید و خبرداد که لشکر بیگانه نزدیک آمد... و از آنجا متوجه قلعهء فرزین شد و بر او سلطان رکن الدین، باسی هزار حشم عراق در پای آن نشسته بود... و همان روز سلطان غیاث الدین و مادرش را با حرمهای دیگر بقلعهء قارون نزدیک تاج الدین طغان روان کرد... (تاریخ جهانگشای ج 2 صص112 - 113).