پیشروی
[رَ] (حامص مرکب) عمل پیشرو. بجلو رفتن و پیشرفت کردن. || امامت. دلهثه. (منتهی الارب). قیادت :
آلت خسروی و پیشروی
همه داده ست مر ترا یزدان.فرخی.
|| تجاوز از حد طبیعی. رجوع به پیشروی کردن شود. || ترقی.
آلت خسروی و پیشروی
همه داده ست مر ترا یزدان.فرخی.
|| تجاوز از حد طبیعی. رجوع به پیشروی کردن شود. || ترقی.