پیر
[یَ] (اِ) پدر (در بعض لهجه های فارسی نظیر مازندرانی و سیادهنی و جز آن). اب :
مگذر ز سر عشق که گر درّ یتیمی
مانندهء این عشق ترا مار و پیر نیست.
مولوی.
مگذر ز سر عشق که گر درّ یتیمی
مانندهء این عشق ترا مار و پیر نیست.
مولوی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
