پولک
[لَ] (اِ مصغر) مصغر پول. پول خرد. پول کوچک. ||مصغر پول، پل. پل کوچک: سرپولک نام محله ای از طهران. ||صفیحه. صفحهء کوچک مدور. ||جای کلید قفلهای مغزی و پشتی. ||فلوس ماهی. (آنندراج). ||دندهء سیر. ||پشیزه. پشیزهء فلزین. زرک. نقده. فلس(1). فلوس. پشیزه از برنج و مس و جز آن. حرشف. ||پشیزهء زرین یا سیمین یا از جنسی دیگر که بر جامه دوختندی یا بر روی عروس چسبانیدندی. چیزی از فلز برنج برنگ زر به اندازهء عدس و سوراخی در میان که از آن جامه ها را زینت می داده اند به دوختن آن در جامه بصور و اشکال گوناگون.
(1) - Paillette.
(1) - Paillette.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
