پوستی
(ص نسبی) منسوب به پوست. از پوست. جلدی. قشری.
- کاغذ پوستی یا کاغذ پوست آهو؛ کاغذی از پوست تنک کرده(1). قسمی کاغذ شفاف و محکم و شکننده.
- کلاه پوستی؛ کلاه از پوست بره و بیشتر برنگ سیاه. مقابل کلاه ماهوتی یا مقوائی.
||پوست فروش. ||آنکه پوست کوکنار خورد و این در هند و در ایران قدیماً معمول بوده است. ||مرد کاهل و سست. تریاکی.
(1) - Cutane, (ee).
- کاغذ پوستی یا کاغذ پوست آهو؛ کاغذی از پوست تنک کرده(1). قسمی کاغذ شفاف و محکم و شکننده.
- کلاه پوستی؛ کلاه از پوست بره و بیشتر برنگ سیاه. مقابل کلاه ماهوتی یا مقوائی.
||پوست فروش. ||آنکه پوست کوکنار خورد و این در هند و در ایران قدیماً معمول بوده است. ||مرد کاهل و سست. تریاکی.
(1) - Cutane, (ee).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.