ابوالعباس
[اَ بُلْ عَبْ با] (اِخ) نهاوندی. احمدبن محمد بن فضل. یکی از اکابر مشایخ صوفیه در نیمهء آخر مائهء چهارم معاصر با الطایع لله عباسی و عضدالدوله و فخرالدولهء دیلمی. مولد او نهاوند و منشأ او بغداد است. وی مرید شیخ جعفر خلدی و پیر اخی فرج زنجانی و شیخ عمو است. شیخ فریدالدین عطار در تذکره الاولیاء شرح حال او کرده و گوید: آن محتشم روزگار آن محترم اخیار آن کعبهء مروت آن قبلهء فتوت آن اساس خردمندی شیخ ابوالعباس نهاوندی رحمه الله علیه، یگانهء عهد و معتبر اصحاب بود و در تمکین قدمی راسخ داشت و در ورع و معرفت شأنی عظیم داشت. از او می آرند که گفت در ابتدا که مرا درد این حدیث گرفت دوازده سال علی الدوام سر بگریبان فروبرده بودم تا گوشهء دلم بمن نمودند.
و سخن اوست که گفت با خداوند تعالی بسیار نشینید و با خلق اندک. و گفت آخر درویشی اول تصوف است و گفت تصوف پنهان داشتن حال است و جاه و مال را بذل کردن بر برادران. رجوع به تذکره الاولیاء و نامهء دانشوران ج 3 ص 141 شود.
و سخن اوست که گفت با خداوند تعالی بسیار نشینید و با خلق اندک. و گفت آخر درویشی اول تصوف است و گفت تصوف پنهان داشتن حال است و جاه و مال را بذل کردن بر برادران. رجوع به تذکره الاولیاء و نامهء دانشوران ج 3 ص 141 شود.