پری
[پَ] (ق) دوهنگام پیش. دوبار پیش. مخفف پریر است که پریروز (کذا) باشد که روز پیش دیروز است. (برهان قاطع)(1). پری، روز گذشته است (کذا) که مخفف پریر باشد و پریر نیز به یای مجهول است چون یای مجهول و واو مجهول در روزمرهء عراقیان بلکه اکثر اهل ایران نمانده و همه معروف شده بمعنی روز گذشته هم به یای معروف خوانند. (غیاث اللغات از سراج اللغات و بهار عجم) :
حمام بکام انوری بود پری
در وی صنمی بدلبری بود پری.انوری.
مرد امروزی هم از امروز گوی
از پریّ و دیّ و فردا دم مزن.مغربی.
-پریدوش؛ دو شب پیش از امشب.
-پریروز، دو روز پیش از امروز.؛
-پریشب؛ دو شب پیش از امشب.
(1) - ظ. پری مستقلاً و برأسه بمعنی دو بار پیش، دو هنگام پیش باشد و با الفاظ روز و شب و دوش جمع شود و مخفف پریر نیست.
حمام بکام انوری بود پری
در وی صنمی بدلبری بود پری.انوری.
مرد امروزی هم از امروز گوی
از پریّ و دیّ و فردا دم مزن.مغربی.
-پریدوش؛ دو شب پیش از امشب.
-پریروز، دو روز پیش از امروز.؛
-پریشب؛ دو شب پیش از امشب.
(1) - ظ. پری مستقلاً و برأسه بمعنی دو بار پیش، دو هنگام پیش باشد و با الفاظ روز و شب و دوش جمع شود و مخفف پریر نیست.