پرواز

معنی پرواز
[پَرْ] (اِ مص) بررفتن بهوا با بال چنانکه مرغان. رشیدی گوید: پریدن لیکن پریدن معنی حقیقی او نیست چنانکه مشهور شده بلکه معنی حقیقی او پرگشادن است که پرباز نیز گویند اما چون پریدن را پرگشادن لازم است به مجاز معنی پریدن ازو اراده کنند. - انتهی. طیران. پرش :
ندید از برش جای پرواز باز
نه زیرش پی شیر و پای گراز.فردوسی.
تا همی از گهر آموزد آهوبره تک
همچنان کز گهر آموزد شاهین پرواز.فرخی.
ابله آن گرگی که او نخجیر با شیر افکند(1)
احمق آن صعوه که او پرواز با عنقا کند.
منوچهری.
سپس دین درون شو ای خرگوش
که بپرواز برشده ست عقاب.ناصرخسرو.
بخانهء مهین در همیشه است پرّان
پس یکدگر دو مخالف کبوتر...
بسا خانه ها کو به پرواز ایشان
شد آباد و بس نیز شد زیر و از بر.
ناصرخسرو.
از طاعت خفته ای و بر بازی
چون باز به ابر بر بپروازی.ناصرخسرو.
فروفکندی از یک خدنگ کرکس پر
چهار کرکس نمرود را گه پرواز.سوزنی.
ز ناتمامی خصم تو چون شترمرغ است
نه زور بار کشیدن نه قوت پرواز.ظهیر.
که مرغی را چه ذوق از سرو و شمشاد
که پروازش بود در دست صیاد.وحشی.
|| چرخ زدن مرغ در هوا. || (اِ) نشیمن. نشیمن گاه. نشستگاهِ مرغان. آرامگاه و نشینهء باز. میقعه. بتواز. پتواز. پدواز. (صحاح الفرس). کلمهء پرواز را ندارد و معنی پدواز را به پرواز میدهد و قطعهء آغاجی را هم شاهد برای پرواز می آورد صاحب برهان پدواز و پرواز را بمعنی نشستگاه مرغان آرد. در فرهنگ اسدی در کلمهء نشیمن آمده است: نشیمن، پروازجای و مقام گاه بود. و صاحب فرهنگ جهانگیری گوید: «(معنی) دویم نثار را گویند، و آن زری باشد که به روی زمین پادشاهان پاشند :
هزار پیر و ولی بیش باشد اندر وی
که کعبه بر سر ایشان همی کند پرواز.
سعدی».
و این شاهد برای این دعوی رسا نیست چه پرواز بمعنی عادی آن در این جا مناسب تر است. و هم صاحب فرهنگ جهانگیری آرد: (معنی) «سیم پرتو و نور باشد :
چراغی که پرواز بینش از اوست
فروغ همه آفرینش از اوست.نظامی».
و در این معنی نیز جای تأمل است. فرهنگ شعوری در لغت پروازی گوید: فراویز که سجاف جامه و جز آن باشد :
ای شها خلعت قبای ترا
گشته پرواز اطلس گردون.
|| چوبهائی را گویند که هر یک به مقدار سه وجب طول بجهت پوشیدن خانه بر بالای چوبهای بزرگ نزدیک بهم بچینند و بوریا بروی آن پوشند و خاک بروی بوریا ریزند. (برهان). || خانهء تابستانی که سرد باشد در آن جانوران چارپایه نگاهداشته پرورش مینمایند تا فربه شوند و مجازاً بمعنی فربه آید. (از رشیدی و بهارعجم و سراج بنقل از غیاث اللغات). ظاهراً این معانی برای پروار است و در غیاث اللغات بخطا در معنی پرواز آمده است. || نزد محققین سیر بود از جانب ناسوت بشریت بجانب لاهوت حقیقت. (برهان).
(1) - ن ل: با شیران کند.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.