پرن
[پَ رَ] (اِ) دیبای منقش و لطیف. پرنیان :
گفتم چه چیز باشد زلفت در آن رخت
گفتا یکی پرند سیاه و یکی پرن.فرخی.
نرگس تازه چو چاه ذقنی شد بمثل
گر بود چاه ز دینار و ز نقره ذقنا
چونکه زرین قدحی بر کف سیمین صنمی
یا درخشنده چراغی بمیان پَرَنا.منوچهری.
بروی و سینه و ساعد خجل شدند از وی
یکی حریر و دوم حله و سیم پرنا.
ادیب صابر.
|| (اِ، ق) بمعنی دیروز که روز گذشته باشد. (برهان).
گفتم چه چیز باشد زلفت در آن رخت
گفتا یکی پرند سیاه و یکی پرن.فرخی.
نرگس تازه چو چاه ذقنی شد بمثل
گر بود چاه ز دینار و ز نقره ذقنا
چونکه زرین قدحی بر کف سیمین صنمی
یا درخشنده چراغی بمیان پَرَنا.منوچهری.
بروی و سینه و ساعد خجل شدند از وی
یکی حریر و دوم حله و سیم پرنا.
ادیب صابر.
|| (اِ، ق) بمعنی دیروز که روز گذشته باشد. (برهان).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.