پرمنفعت
[پُ مَ فَ عَ] (ص مرکب)پرسود. که سود بسیار دارد. که نفع بسیار دهد :
صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت
میوهء شیرین دهد پرمنفعت.مولوی.
پرمنگنات.
[پِ مَ گَ] (فرانسوی، اِ)(1)رسوب اَسید پرمنگانیک. و اسید پرمنگانیک از اسیدهای مشتق از مغنیسیا است.
(1) - Permanganate.
صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت
میوهء شیرین دهد پرمنفعت.مولوی.
پرمنگنات.
[پِ مَ گَ] (فرانسوی، اِ)(1)رسوب اَسید پرمنگانیک. و اسید پرمنگانیک از اسیدهای مشتق از مغنیسیا است.
(1) - Permanganate.