پرفریب
[پُ فَ / فِ] (ص مرکب)پرعشوه. سخت مکار. سخت حیله گر :
بدو گفت کای ریمن پرفریب
مگر زین فرازی ببینی نشیب.فردوسی.
بدانگه که گرسیوز پرفریب
گران کرد بر زین دوال رکیب.فردوسی.
بخسرو چنین گفت کای پرفریب
بپیش فراز تو آمد نشیب.فردوسی.
چنین است کردار این پرفریب
چه مایه فراز است و چندین نشیب.
فردوسی.
بدان ای جهاندیدهء پرفریب
بهر کار دیده فراز و نشیب.فردوسی.
پرفساد.
[پُ فَ / فِ] (ص مرکب) پر از تباهی.
بدو گفت کای ریمن پرفریب
مگر زین فرازی ببینی نشیب.فردوسی.
بدانگه که گرسیوز پرفریب
گران کرد بر زین دوال رکیب.فردوسی.
بخسرو چنین گفت کای پرفریب
بپیش فراز تو آمد نشیب.فردوسی.
چنین است کردار این پرفریب
چه مایه فراز است و چندین نشیب.
فردوسی.
بدان ای جهاندیدهء پرفریب
بهر کار دیده فراز و نشیب.فردوسی.
پرفساد.
[پُ فَ / فِ] (ص مرکب) پر از تباهی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.