پرس
[پُ] (اِمص) پرسش :
چو یعقوب فرّخ بپرس و درود
ابا ابن یامین سخن گفته بود
رسیدند اسباط دیگر بهم
به پیش پدر شرمسار و دژم.
شمسی (یوسف و زلیخا).
پَرس.
[پْرُ / پِ رُ] (از فرانسوی، اِ)(1) قایقی که اهالی اقیانوسیه بکار برند و دارای یک دکل است و آن برخلاف پرائو(2) است که دارای همان شکل ولی با دو دکل است و آنرا پریس(3) نیز گویند.
(1) - Pros.
(2) - Prao.
(3) - Pris.
چو یعقوب فرّخ بپرس و درود
ابا ابن یامین سخن گفته بود
رسیدند اسباط دیگر بهم
به پیش پدر شرمسار و دژم.
شمسی (یوسف و زلیخا).
پَرس.
[پْرُ / پِ رُ] (از فرانسوی، اِ)(1) قایقی که اهالی اقیانوسیه بکار برند و دارای یک دکل است و آن برخلاف پرائو(2) است که دارای همان شکل ولی با دو دکل است و آنرا پریس(3) نیز گویند.
(1) - Pros.
(2) - Prao.
(3) - Pris.