پرس
[پَ] (اِ) پرده. حجاب. پوشش. پرده که بر روی چیزها پوشند. || درسار. پرده. خیش. پرده که از جاها آویزند. (برهان). || پرس اشتر؛ مهار چوبین. چوب بینی شتر: اِنف؛ شتری که بینیش درد کند از پرس. (السامی فی الاسامی). || پرس موئین؛ خزامه.