پاک جیب
[جَ] (ص مرکب) عفیف. معصوم. عفیفه. معصومه :
زانکه عادت کرده بود آن پاک جیب
در هزیمت رخت بردن سوی غیب.مولوی.
پاک چشم.
[چَ] (ص مرکب) که به ریبت در نامحرمان و محارم دیگران نبیند.
زانکه عادت کرده بود آن پاک جیب
در هزیمت رخت بردن سوی غیب.مولوی.
پاک چشم.
[چَ] (ص مرکب) که به ریبت در نامحرمان و محارم دیگران نبیند.