پاتیل
(اِ) ظرف بزرگ مسین و جز آن که دهانهء آن فراختر از شکم است و در آن چغندر و آشهای بزرگ و فرنی و امثال آن پزند. پاتیله. تیان. طنجیر. لوید. و رجوع به پاتیله و پاتله شود. || (در حمام) ظرف بزرگ مسین با دهانهء فراخ که زیر خزانه گذارند و از بن آن آتش کنند تا آب خزانه گرم شود. تیان.
- پاتیل شدن؛ در تداول عوام، خفتن و بی خبری بعلت مستی و سکر.
- پاتیل شدن؛ در تداول عوام، خفتن و بی خبری بعلت مستی و سکر.