بیوک
[بُ] (اِ) بمعنی عروس، امروز هم در مازندران متداول است، چنانکه زن نوشوی کرده را گاهی بیوکِ آقا و گاه عروس آقا گویند. (یادداشت مؤلف).
- نوبیوک؛ نوعروس :
بس عزیزم بس گرامی سال و ماه(1)
اندرین خانه بسان نوبیوک(2).رودکی.
|| (ترکی، اِ) کلمهء ترکی است بمعنی بزرگ و مجازاً رئیس و کدخدا و ریش سفید. (یادداشت مؤلف) :
ای بیوک ابه و کیخای ده
دبه آوردم بیا روغن بده.مولوی.
(1) - ن ل: شادباش.
(2) - ن ل: بیوگ.
- نوبیوک؛ نوعروس :
بس عزیزم بس گرامی سال و ماه(1)
اندرین خانه بسان نوبیوک(2).رودکی.
|| (ترکی، اِ) کلمهء ترکی است بمعنی بزرگ و مجازاً رئیس و کدخدا و ریش سفید. (یادداشت مؤلف) :
ای بیوک ابه و کیخای ده
دبه آوردم بیا روغن بده.مولوی.
(1) - ن ل: شادباش.
(2) - ن ل: بیوگ.