بی نفاق
[نِ] (ص مرکب) (از: بی + نفاق) بدون ریا و دوروئی :
زین جهانداران و شاهان و خداوندان ملک
هرکه نبود بندهء تو بی ریا و بی نفاق.
منوچهری.
و رجوع به نفاق شود.
زین جهانداران و شاهان و خداوندان ملک
هرکه نبود بندهء تو بی ریا و بی نفاق.
منوچهری.
و رجوع به نفاق شود.