بی عار

معنی بی عار
(ص مرکب) (از: بی + عار) بی ننگ. بی درد. آنکه از عار نپرهیزد. (یادداشت مؤلف). آنکه از هیچ عیبی ننگ نداشته باشد. (ناظم الاطباء).
-امثال: زنهای طهران چقدر بی عارند دیزی بازاری وسمه میگذارند.
(از یادداشت مؤلف).
|| باعار (از اضداد است) :
جهان را فخر باشد خدمت من عار نی ایرا
که من از گوهر و اصل و نژاد و فخر بی عارم.
سوزنی.
رجوع به عار شود.
- بی عار و بی کار؛ ولگرد و بی نام و ننگ.
- بی عار و ننگ؛ که از عار و ننگ نپرهیزد.
- || با عار و ننگ (از اضداد است). (یادداشت مؤلف). رجوع به عار و ننگ شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.