بیستون

معنی بیستون
[سُ] (اِخ) در مآخذ عربی بغستان(1)(بعدها) بهستون کوهی در حدود چهل کیلومتری کرمانشاه کنار جادهء همدان. حجاریها و کتیبه های بیستون از زمان داریوش اول هخامنشی است. حجاریها داریوش را در حالی که ایستاده و دست راست را بتقدیس اهورمزدا بلند کرده و پای چپ را بر سینهء بردیای دروغین نهاده نشان میدهد و در بالا فروهر در پرواز است و پشت سر داریوش دو نفر ایستاده و در مقابل او نه تن دست بسته حجاری شده است. این کتیبه ها مفتاح کشف رمز کلیهء خطوط گردیده مخصوصاً «سر ه . راولینسن» در این موفقیت سهمی بسزا دارد. نقوش برجستهء غیرمهمی از ادوار اشکانیان بر صخره های کوچک کنار جاده و در پائین کوه دیده میشود. وقفنامهء جدید دوران فتحعلیشاه قاجار در وسط نقش عهد اشکانی احداث شده است. در زمستان 1337 ه . ش. ضمن عملیات جاده سازی مجسمهء هرکول و آثار معبد سلوکی در پائین کوه کشف گردید. (دائره المعارف فارسی). داریوش در کتیبه های بیستون فتوحات خود را به سه زبان پارسی باستان و خط میخی هخامنشی و یک کتیبه بزبان بابلی و خط میخی بابلی و کتیبهء دیگر بزبان و خط عیلامی شرح داده است. ارتفاع کوه بیستون از سطح دریا 4000 پا است. (از یادداشت مؤلف). (بغ + ستان، اداه مکان) یعنی محل خدا، در پارسی باستان «بغیستانه» و در مفاتیح العلوم خوارزمی نام پارسی آن «بغستان» و در معجم البلدان «بهستان» و برخی از دانشمندان عرب «بهستون» یاد کرده اند و چون ایرانیان فراز کوهها را برای ستایش خدا مناسب تر میدانستند، این کوه مرتفع را جایگاه [نیایش]خدا نامیدند. بزرگترین کتیبهء هخامنشی از داریوش اول بدانجاست. (از حاشیهء برهان چ معین). و رجوع به لغات شاهنامه شود. در داستانها نام کوهی است مشهور که فرهاد بفرمودهء شیرین آن را کنده است. (از برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). کوهی که فرهاد بگفت پرویز کنده. (شرفنامهء منیری). رجوع به فرهاد و کتیبهء بیستون و فرهنگ ایران باستان ص125 شود :
یکی کوه داری به پیش اندرون
که گر بنگری برتر از بیستون.فردوسی.
به تندی چنان اوفتد بر برم
که میتین فرهاد بر بیستون.آغاجی.
راست گفتی زمین بخود می گشت
زیر آن باد بیستون منظر.فرخی.
راست گفتی که همچو فرهاد است
بیستون را همی کند به تبر.فرخی.
اساس بیستون و شکل شبدیز
همیدون در مداین کاخ پرویز.نظامی.
ز پیش سپه زنگی قیرگون
جناحی برآورده چون بیستون.نظامی.
بیستون نالهء زارم چو شنید از پا شد
کرد فریاد که فرهاد دگر پیدا شد.
شاه اسماعیل صفوی.
-امثال: بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد.
- کتیبهء بیستون؛ کتیبه ای که بر سنگی در این کوه داریوش به سه زبان کنده است در شرح اعمال سالهای نخستین از سلطنت خویش و عدد ولایات مفتوحه و نیز صورت نه تن از پادشاهان مغلوب در بند و محبوس غاصب بزیر پای او بر آن نقش است و از آثار تاریخی ایران بشمار می آید. (یادداشت مؤلف). رجوع به بیستون شود.
- کُه بیستون، کوه بیستون:و از آنجا بیامد سوی طیسفون
زمین شد ز لشکر که بیستون.فردوسی.
یکی رخش دارد بزیر اندرون
که گویی روان شد که بیستون.فردوسی.
بکوهی کرد خسرو رهنمونش
که خواند هر کس اکنون بیستونش.نظامی.
مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن.
سعدی.
فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست
ور کوه محتشم بمثل بیستون شود.سعدی.
بلند است گرچه کُهِ بیستون
بود سقف قدر ترا یک ستون.
(شرفنامهء منیری).
(1) - Baghistana.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.