بوییدن

معنی بوییدن
[دَ] (مص) بوکردن شخص چیزی را. (آنندراج). استشمام کردن. بوی کردن. (فرهنگ فارسی معین) :
بجای مشک نبویند هیچ کس سرگین
بجای باز ندارند هیچ کس ورکاک.
ابوالعباس.
جهان را بکوشش چه جویی همی
گل زهر خیره چه بویی همی.فردوسی.
بدان بازجستن همی چاره جست
ببویید دست سیاوش نخست.فردوسی.
ببوییدم او را وزآن بوی او
برآمد ز هر موی من عبهری.منوچهری.
جامه ای بفکن و برگرد به پیرامن جوی
هر کجا تازه گلی یابی از مهر ببوی.
منوچهری.
تا همی خوانی تو اشعارش همی خایی شکر
تا همی گویی تو اشعارش همی بویی سمن.
منوچهری.
چون نپوشی چه خز و چه مهتاب
چون نبویی چه نرگس و چه پیاز.
ناصرخسرو.
آن ماهی را که یونس پیغمبر در شکم او بود، میبوییدند. (قصص الانبیاء ص135).
هرکه نشنیده است روزی بوی عشق
گو به شیراز آی و خاک ما ببوی.سعدی.
کدامین لاله(1) را بویم که مغزم عنبرآگین شد
چه ریحان دسته بندم چون جهان گلزار می بینم.
سعدی.
حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی
گو مکن عیب که من مشک ختن می بویم.
حافظ.
زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات
ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر.حافظ.
|| بوی دادن غیرمعروف. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). بوی آمدن. بو دادن. پراکندن رایحه :
همی از لبت شیر بوید هنوز
که زد بر کمان تو از جنگ توز.فردوسی.
جهان خرم و آب چون انگبین
همی مشک بویید خاک زمین.فردوسی.
همه رنگ شرم آید از گردنت
همه مشک بوید ز پیراهنت.فردوسی.
بخندد همی باغ چون روی دلبر
ببوید همی خاک چون مشک اذفر.فرخی.
مردمی آزادمردی(2) زو همی بوید بطبع
همچنان کز کلبهء عطار بوید مشک و بان.
فرخی.
مشک آن است که ببوید، نه آنکه عطار بگوید. (گلستان).
نیاساید مشام از طبلهء عود
بر آتش نه، که چون عنبر ببوید.سعدی.
(1) - ن ل: کدام آلاله می بویم.
(2) - ن ل: طبعی.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.