آجل
[جَ / جُ] (اِ) بادی که با آواز از گلو برآید. آروغ. فوز. باد گلو. رجک. جشا. رغ :
ناخوشی های دهر را بالکل
بایدت خورد و نازدن آجل.روزبهان.
بسته دایم دهان خویش از بخل
کز گلو برنیایدت آجل.؟
ناخوشی های دهر را بالکل
بایدت خورد و نازدن آجل.روزبهان.
بسته دایم دهان خویش از بخل
کز گلو برنیایدت آجل.؟