بودار
(نف مرکب) بوی دار. دارندهء بو. آنچه دارای رایحه باشد. چیزی که دارای بو و رایحه باشد. || سخن کنایه آمیز که دارای معنی غیر معنی ظاهر باشد. (فرهنگ فارسی معین). || سرخ کرده. طعامی که آنرا سرخ کرده یا پیاز و امثال آن در آن کرده باشند. (یادداشت بخط مؤلف).