بوالعجب

معنی بوالعجب
[بُلْ عَ جَ] (ع ص مرکب) غریب و عجیب. مسخره و مضحکه. شعبده باز. (ناظم الاطباء). پدر تعجب؛ یعنی صاحب تعجب و مشعبد و بازیگر. (آنندراج) (غیاث). بازیگر. (شرفنامهء منیری). ابوالعجب :
دعوی همی کند که نبی را خلیفتم
در خلق این شگفت حدیثی ست بوالعجب.
ناصرخسرو.
بر من بیچاره گشت سال و ماه و روز و شب
کار ما کردند بس نغز و عجب چون بوالعجب.
ناصرخسرو.
همه افاضل گیتی بدست من باشند
بدان مثال که مهره بدست بوالعجبی.
رشید وطواط.
او چو درآمد ز در بانگ برآمد ز من
کاینت شکاری شگرف وینت شبی بوالعجب.
خاقانی.
درد عشق تو بوالعجب دردیست
که چو درمان کنم بتر گردد.خاقانی.
شه بیت سرّ عشق که مطلوب جمله اوست
بیتی است بوالعجب بطلب از سفینه ای.
عطار.
بوالعجب مرغی است جان عاشقان
کز دو کونش می نیابد آشیان.عطار.
بحث عقل و حس اثر دان یا سبب
بحث جانی یا عجب یا بوالعجب.مولوی.
چون که مکرت شد فنای مکر رب
برگشایی یک کمینی بوالعجب.مولوی.
صید از کمند اگر بجهد بوالعجب بود
ورنی چو در کمند بمیرد عجیب نیست.
سعدی.
بوالعجب بود که نفسی بمرادی برسد
فلک خیره کش از جور مگر بازآمد.سعدی.
ز گردون نعره می آید که اینت بوالعجب کاری
که سعدی آرزوی دوست برخوردار می بینم.
سعدی.
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید گفت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی.
حافظ.
رجوع به بلعجب و ابوالعجب شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.