بلیله
[بَ لی لَ] (ع اِ) باد سرد و نمناک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). باد سرد و باران. (دهار). واحد و جمع در آن یکسان است. (منتهی الارب). بَلیل. و رجوع به بلیل شود. || صحبت. (ذیل اقرب الموارد از تاج). || گندم که آن را در آب جوشانند و خورند. (از ذیل اقرب الموارد از تاج).