بلیل
[بَ] (ع اِ) آواز. (منتهی الارب). ناله و انین از خستگی و تعب. (از ذیل اقرب الموارد از تاج). بَلّ. و رجوع به بل شود. || قلیل بلیل، اتباع است. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد از قاموس). || باد سرد و نمناک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). باد سرد و باران. (دهار). واحد و جمع در آن یکسان است. (منتهی الارب). بَلیله. و رجوع به بلیله شود.